چرا  امروزه چابکی عامل موثری در پیشرفت سازمان ها است؟

تجارت در هر دوره زمانی، تعریف مخصوص به خودش را دارد. اگر در عصر صنعتی ساختار سلسله مراتبی یا بالا به پایین بروکراتیک مطرح بود؛ در عصر خدمت، ساختار سازمانی مسطح بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

حال، همان طور که ما در آستانه انقلاب صنعتی چهارم و آغاز عصر دیجیتال هستیم، درمی یابیم که بسیاری از سازمانها در سراسر جهان از چابکی به عنوان ابزاری برای بهبود ساختارهای سازمانی و روند اجرایی و همچنین تبیین استراتژی های تجاری خود استفاده می کنند. در واقع در ارتباط با چابکی آن قدر مطلب گفته و نوشته شده است، که ممکن است از خود بپرسیم که آیا واقعا چابکی می تواند چنین انتظاراتی را برآورده کند؟

بر اساس تحقیقات موجود به نظر می رسد که چابکی برای سازمانها با توجه به میزان انعطاف پذیری کسب و کار و چشم انداز بیرونی شان، می تواند گامی رو به رشد باشد. به عبارت دیگر هنگامی که بازار در معرض روند تغییرات سریع و آنی قرار می گیرد، سازمان ها باید برای پاسخ دهی مناسب و به موقع به آن، آماده باشند. اینجاست که چابکی و روند اجرایی سیال گروه های کاری می تواند شکست یا موفقیت یک سازمان یا یک کسب و کار را تعیین کند.

 

نقش افراد در چابکی

همانگونه که گفته شد، باید نقش چابکی را فراتر از دلایل تجاری در نظر گرفت. زیرا آینده ازآن چابکی است. با وجودی که دلایل استراتژیک کافی برای پذیرش چابکی وجود دارد؛ اما نمی توانیم نقش افراد را در این معادله نادیده بگیریم.

به عنوان مثال، متد های چابکی با قالب کم حجم و ماژولار، اعضای تیم را قادر می سازد تا بتوانند به تنهایی و بدون انتظار تایید رهبر و مافوق، تصمیم گیری کرده و کار را به پیش ببرند. جدا از صرف جویی در زمان صرف شده برای گرفتن این گونه تایید ها، چابکی به اعضای تیم در داشتن حس مالکیت نسبت به کار و مسئولیت پذیری کمک می کند.

در واقع در صورت نبود چابکی در عصر دیجیتال، گروه های کاری از روند تغییرات سریع بازار جا می مانند و به تبع آن سازمان ها نمی توانند از مزایای این تغییرات بهره ببرند. تصمیم گیری بروکراتیک به زمان و تلاش نیاز دارد و درعوض، تیم های چابک به دلیل داشتن واحدهای خود پایدار و خودمحور باعث صرفه جویی در وقت و تلاش شده و همچنین اعضا را قادر می سازند تا با تمام توان خود کار کنند.

 

چگونه سازمان های چابک به شیوه ی هم افزایی ایجاد ارزش می کنند

از طرف دیگر، یک ویژگی مبتنی بر ارزش نیز برای چابکی وجود دارد. وقتی ساختارهای سازمانی سلسله مراتبی از بالا به پایین جای خود را به چابکی و زیرکی می دهند، برای همه ذی نفعان ایجاد ارزش می شود. مشتریان متوجه می شوند که نیاز ها و خواسته هایشان با سرعت بیشتری پاسخ داده می شود. سرمایه گذاران با سرعت بیشتری خود را با آخرین اطلاعات به روز می کنند. رهبران ارشد نیز درمی یابند که در هر زمان می توانند پیشرفت بسیاری از گروه ها و ماژول های کاری را بدون نگرانی از هدر رفت زمان برای تصمیم گیری های روزانه، بررسی کنند.

دیگر نیاز نیست که سازمانها برای تصمیم گیری ها و تبیین استراتژی های خود زمان بگذارند. با توجه به اینکه عصر دیجیتال بر خلاف عصر صنعتی وابسته به تصمیم گیری در لحظه است، اهمیت چابکی برای سازمانها بیش از پیش نمایان می شود.

 

چرا انقلاب چهارم صنعتی و چابکی برای یکدیگر ساخته شده اند؟

وجود چابکی را می توان به عنوان یک ضرورت در عصر ظهور انقلاب چهارم صنعتی در نظر گرفت. به عنوان مثال، در حال حاضر وجود فریلنسر ها و افراد دور کار، به سازمان ها کمک می کند تا بتوانند روابط و الگوهای کاری خود را متناسب با آن به شکلی بهتر تنظیم کنند.

علاوه بر این اتوماسیون و چابکی مکمل یکدیگر اند. این به آن علت است که در یک سازمان خودکار، تماس چهره به چهره به حداقل رسیده و اصلا مهم نیست که تیم کاری در کدام نقطه جغرافیایی واقع شده و در چه زمانی کار را به انجام می رسانند.

نتیجه گیری

و در آخر آنجا که تمرکز بیش از حد قدرت می تواند منجر به بروز فساد و فعالیت های غیر اخلاقی تصمیم گیران ارشد شود، می توان وجود عنصر چابکی را یک ضرورت اخلاقی در نظر گرفت. چابکی با تمرکز زدایی و تسهیل فرآیند تصمیم گیری، قدرت را بین تمام سطوح پراکنده ساخته و با ایجاد توازن اطمینان می دهد که کنترل ونظارت بیشتری بر مراکز تصمیم گیری وجود دارد.

0 پاسخ ها

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 − دوازده =