ارتباط حسابداری و کارآفرینی | حسابداری در کسب و کار

فرض را بر این قرار می‌دهیم که ایده‌ای دارید و برای آینده چیزی را متصور شده‌اید. فرض می‌کنیم ایده‌ی شما پتانسیل موفقیت، بسط و توسعه را دارد. فرض کنیم ایده‌ی شما به تشکیل یک شرکت منتهی شود و افرادی را نیز برای پیشبرد ایده‌ی ناب خود استخدام ‌می‌نمایید. اکنون شما وارد سرزمین کارآفرینان شده‌اید و ذهن کارآفرینی دارید. حقیقت امر آن است که بسیاری از افرادی که کسب و کاری را آغاز می‌کنند با اعداد و ارقام میانه خوبی ندارند. بسیاری از اوقات حسابداری و تحلیل مالی آنقدر سخت و سنگین به نظر می‌آیند که کارآفرینان و مدیران کسب و کارها باید به فکر استخدام نیروی متخصص در این زمینه‌ها برای پیشبرد کسب و کار و ایده‌ی خود باشند. برای کارآفرینی که قصد دارد ایده‌ی خود را پیش ببرد و کسب و کاری موفق داشته باشد، حقیقت امر آن است که حسابداری تنها ابزاری است که برای به انجام رساندن سه امر کلیدی به کار می‌رود:

کمک به پیش‌بینی آینده
کمک به برنامه‌ریزی بهتر جهت استفاده از منابعی مثل زمان، انرژی و سرمایه به شکلی که به جذب مشتریان و مخاطبان ختم شده و خدمات و تولیدات شما به میزان بیشتری به دست آن‌ها برسد.
برای اندازه‌گیری و ارزیابی پیشرفت کسب و کار تا بتوانید بعنوان مثال رفتارهای سودمند را پاداش داده و ترویج دهید، میزان پیشرفت کار را به ذینفعان گزارش دهید و هنگام نیاز مسیر خود را عوض نمایید.

افرادی که در حوزه‌ی کارآفرینی مشغول هستند باید به جای آنکه با دیدن فرمول‌های حسابداری سردرد بگیرند، به خوبی نرم افزار حسابداری و مالی را یاد بگیرند تا بتوانند به خوبی بر امور کلیدی چیرگی یابند.

امر اول در کارآفرینی : پیش‌بینی

یکی از مواردی که کارآفرین باید آن را همیشه در ذهن خود داشته باشد آن است که پیش‌بینی‌های صحیح درباره‌ی آینده داشته باشد به طوری که بتواند دیگران را به سوی کار کردن در جهت یک دید مشترک که دنیا را دستخوش تغییر قرار خواهد داد، سوق دهد. گروهی از افراد که دیدی مشترک از آینده دارند، می‌توانند بهتر در راستای تحقق آن کار کنند. کارآفرین باید از طریق سه پیش‌نمایه‌ی اصلی به پیش‌بینی آینده بپردازد: درآمدهای آتی، هزینه‌های عملیاتی آتی و دارایی‌های مورد نیاز جهت پاسخ به تقاضاهای آتی.

حسابداری می‌تواند وی را در این راستا یاری رساند چرا که ابزاری تحلیلی را ارائه می‌دهد که با استفاده از آن‌ها امر پیش‌بینی برای او تسهیل می‌شود. در مراحل اولیه، پیش‌بینی‌ها می‌تواند تصویر نامفهوم و از هم‌گسیخته را به چیزی قابل اندازه‌گیری، فهم، و دارای قابلیت انجام تبدیل نماید. در مراحل میانی کسب و کار، صورت‌های مالی می‌تواند میزان دقت پیش‌بینی‌های قبلی را مشخص نماید و در صورت نیاز به اصلاح آن‌ها، به اقدامات و استراتژی‌های قبلی منتهی شود. در مراحل بعدی صورت‌های مالی در صورتی که به درستی استفاده شوند، می‌توانند واقعیت‌های پیچیده را به حقایقی ساده و قابل فهم تبدیل نمایند و شرکت را از خطرها دور نمایند.

امر دوم در کارآفرینی : برنامه‌ریزی برای منابع

فرد کارآفرین باید برای ساخت ظرفیت جهت تقاضاهای آتی و همچنین سرمایه‌گذاری در دارایی‌هایی که هزینه‌ی عملیاتی را کاهش می‌دهد، برنامه‌ریزی نماید. وی باید برای زمان، انرژی مورد نیاز و پول برنامه‌ریزی کند تا بتواند به طراحی و ساخت مخروط فروش(فرایندهایی که باعث می‌شود مشتریان بالقوه جذب شوند) و دیگر فرایندها(مانند زنجیره‌های تأمین، فرایند‌های تولیدی، و…) کمک نماید. یک کارآفرین معمولاً در چهار مورد برنامه‌ریزی می‌کند:

سرمایه‌گذاری مستهلک در دارایی‌های ثابت مثل ساختمان شرکت و یا ماشین‌های تولید
تعهد پرداخت مبالغ ثابت در طول زمان مثل اجاره و حقوق
قرض و یا دریافت وام جهت توسعه
سرمایه‌گذاری در سرمایه‌های در حال گردش مثل کالای انبار شده که در نهایت به فروش خواهد رفت.

امر سوم: اندازه‌گیری و ارزیابی پیشرفت

استفاده از ابزارهای مالی جهت پایش پیشرفت و ایجاد تغییرات و اصلاحات در صورت نیاز یکی از حقایق حیاتی کسب و کارهاست. اندازه‌گیری پیشرفت کار و مقایسه‌ی آن با پیشرفت پیش‌بینی شده باعث می‌شود تا با خود صادق بمانید و از خود بپرسید آیا به اهداف از پیش تعیین شده رسیده‌اید یا خیر؟ با اندازه‌گیری دقیق نتایج می‌توانید به رفتارها و افراد خوب پاداش دهید تا آن‌ها را تشویق نمایید و یا از آن بعنوان عاملی بازدارنده استفاده نمایید. اندازه‌گیری پیشرفت باعث می‌شود تا کسب و کار از بازده‌ی بیشتری برخوردار شود چرا که باعث می‌شود به رفع مشکلات بپردازید و یا در برخی از سناریوها از کلاه‌برداری جلوگیری شده و ذی‌نفعان، کارمندان و سرمایه‌گذاران نیز از روند پیشرفت کار مطلع شوند. به بیان دیگر، استفاده از این ابزارها موجب شفافیت شده که این خود باعث ایجاد اطمینان و روحیه‌ی قوی‌تر کارِ گروهی می‌شود.

جمع‌بندی:

کارآفرینی ماهیتی نامشخص دارد یعنی فرد کارآفرین ممکن است ایده‌ای داشت باشد و تنها تصویری نامشخص از آینده. آن‌ها معمولاً از ابزارهای مالی و کمک بزرگی که به آن‌ها در راستای رسیدن به تصویر ذهنی خود می‌کنند، اطلاعی ندارند. بنابراین باید در یادگیری این ابزارها تلاش‌گر باشند و از آن برای سه امر کلیدی استفاده نمایند: