شش سیگما یک استراتژی تحول سازمانی است که موجب توسعه و گسترش متدهای مدیریتی، آماری و نهایتا حل مشکلات شده و به سازمان ها امکان توسعه و تحول را می دهد. شرکت موتورولا، در سالهای دهه ۱۹۸۰ برای نخستین بار شش سیگما را رایج ساخت. شرکت الید سیگنال در اوایل دهه ۱۹۹۰ آن را به کار بست و شرکت جنرال الکتریک آن را به پرطرفدارترین فلسفه مدیریتی تاریخ تبدیل نمود.
همه افراد یک سازمان بدون توجه به جایگاه سازمانی باید در پیاده سازی شش سیگما مشارکت داشته و از آن تأثیر پذیرند. برخلاف دیدگاه بسیاری از افراد که شش سیگما را مجموعه ای از راز و رمزهای مهارتی معرفی میکنند که تنها قابل دسترسی برای افراد با تحصیلات بالای دانشگاهی است، شش سیگما برای تمامی افراد سازمان قابل فهم است؛ به گونه ای که در پایان اجرای آن در یک سازمان، همه افراد مهارتهای خاصی را به دست خواهند آورند.
در متد شش سیگما دو روش مختلف برای بهبود فرآیندها یا عملیات وجود دارد. این بهبود می تواند از دو نوع باشد: بهبود روند موجود یا طراحی یک فرآیند کلی جدید. هنگامی که ما یک فرآیند موجود داریم و می خواهیم آن را بهبود ببخشیم، روش موسوم به DMAIC که مخفف تعریف، سنجش، تجزیه و تحلیل، بهبود و کنترل است را به کار می بریم. از طرفی برای طراحی یک فرآیند جدید یا اصلاح کلی فرآیند موجود، از شیوه ی شناسایی، طراحی، بهینه سازی و تأیید یا به اختصار IDOV استفاده می کنیم.
حال در این مقاله به برسی مراحل و مقایسه ی این دو متد می پردازیم:
متد DMAIC :
تعریف DEFINE
تعریف مشکل.
تعریف مشتری و نیازهای او.
تعریف توانایی های موجود.
تعریف فرآیندهای کلیدی که تاثیرات مستقیم بر مشتری دارد.
سنجش MEASURE
تعیین معیارهای سنجش آماری برای کنترل فرآیندهای کلیدی.
راه اندازی طرح جمع آوری داده.
سنجش روند.
تجزیه و تحلیل ANALYSE
تعیین ابزارهای و روش های تحلیل.
خلاصه برداری از داده های آماری.
اجرای تحلیل و تعیین دلایل ریشه ای، موارد موثر و … .
بهبود IMPROVE
بهبود و پیاده سازی.
تمرکز بر روی توسعه فناوری در جهت بهبود مشکل اصلی.
آزمایش متد بر روی فرآیند نمونه و صحت سنجی.
کنترل CONTROL
فرآیند استاندارد سازی و مستند سازی و اجرای طرح.
بازبینی روند کار و اعمال نتایج برای بهبود مستمر.
متد IDOV :
شناسایی IDENTIFY
ایجاد یک تیم.
تنظیم یک منشور پروژه تیمی.
جمع آوری صدای مشتریان.
انجام تجزیه و تحلیل رقابتی.
طرح DESIGN
تعیین الزامات عملکردی.
جایگزینی مفاهیم و ایده ها.
ارزیابی ایده های مختلف و جایگزینی بهترین ایده.
بهینه سازی OPTIMIZE
تعیین توانایی فرآیند.
توسعه ی دقیق عناصر طرح.
پیش بینی عملکرد.
بهینه سازی طرح.
تایید VERIFY
آزمایش و اعتبار سنجی طرح.
به اشتراک گذاشتن بازخورد با بخش های طراحی و تولید به منظور بهبود کیفی خدمات و محصولات.