بررسی یک مطالعه نشان می دهد که برای مدیران ارشد تجربه مدیریت در یک شرکت حسابرسی لزوما یک فضیلت نیست، به ویژه در میان کسانی که حقوق و دریافتی بالایی دارند.
در اواخر قرن گذشته مدیر مالی یک بانک بزرگ بین المللی اظهار داشت که : ” دوران مدیر مالی حسابگر دیگر گذشته است”. در واقع گفته او بخش اعظمی از تفکر کنونی را انعکاس می داد. اما از آن زمان، به نظر می رسد که شاید بروز فجایع مالی شرکت های بزرگ و رکود اقتصادی وسیع جهانی، نظر ها را ازین دیدگاه برگردانده است.
یک مطالعه علمی جدید نشان می دهد که دانشگاهیان، محققان و قانونگذاران بیشتر بر روی مهارت ها و صلاحیت های حسابداری در ارائه گزارش های مالی بدون مغایرت و کاستی متمرکز شده اند.
با بازتاب این رویکرد، هیئات نظارت بر حسابدارن که در سال ۲۰۰۳ میلادی در امریکا در واکنش به ظهور رسوایی های گسترده مالی تاسیس شد؛ فقدان تخصص حسابداری در نزد مدیران مالی را به عنوان یک عامل مهم و خطرناک در ارائه گزارش های نادرست مالی یاد می کند.
این مطالعه با عنوان ” آیا حسابرسان قادر به تشخیص اثرات منفی تخصص حسابداری در مدیران شرکت ها هستند؟” پاسخ این سوال ،آری است. این یافته ها پیامد های مهمی را برای قانون گذاران، مدیران شرکت ها و مهم تر از همه حسابرسان بیرونی که مسئولیت تایید صورت های مالی شرکت ها را بر عهده دارند؛ به همراه خواهد داشت.
مطالعات سه استاد برجسته دانشگاه در امریکا
استادان حسابداری آن آلبرشت، از دانشگاه مسیحی تگزاس، الیین مودین از دانشگاه میسوری و ناتان نیوتون از دانشگاه ایالتی فلوریدا، با تمرکز بر مدیران مالی، مدیران اجرایی و دیگر مدیران ارشد بیش از ۳۰۰۰ شرکت دولتی، دریافتند که پیش زمینه مدیریت یا شراکت در شرکت های مرتبط با امر حسابرسی می توانند احتمال بروز مغایرت در گزارشات مالی را به طور قابل ملاحظه ای افزایش دهد.
آنها اشاره می کنند که بر اساس تجربه، دانش گسترده از فرایندهای حسابرسی و تاکتیک های نقل و انتقال مالی این دسته از مدیران را قادر می سازد تا بتوانند وجود مغایرت در گزارش های مالی و یا عدم انطباق اصلاحات جدید قانونی را از چشم حسابرس بیرونی پنهان کنند. بطور اجمال می توان گفت که توانایی حسابداری یک شمشیر دو لبه است که می تواند به افزایش کیفی گزارش های مالی کمک کرده و یا کلا آن را نابود کند.
آنها اضافه می کنند که ما انتظار نداریم که داشتن توانایی حسابداری به تحریف گزارش های مالی منجر شود. چرا که داشتن دانش حسابداری کمک می کند تا بتوان گزارش های مالی قابل قبول و مطمئن ارائه کرد و ما از مدیران دارای پتانسیل حسابداری انتظار نداریم که نسبت به مدیران فاقد این توانایی، درستی کمتر یا بیشتری از خود نشان دهند.اما در عوض … تخصص حسابداری با سایر عناصر تقلب زا ارتباط برقرار می کند تا خطر تحریف در گزارشات مالی را افزایش دهد. ”
هنگامی که وجود سابقه و تخصص حسابرسی برای مدیران رده بالای شرکت های بزرگ مطرح نبود، شرکت هایی که پرداختی بالاتر از میانگین حقوق را به مدیران داشتند؛ تنها با ۴ درصد اختلاف نسبت به شرکت های با پرداختی کمتر، با مغایرت در صورت های مالی روبرو بودند.اما با پررنگ تر شدن این تخصص در مدیریت مالی شرکت ها این رقم تا ۳۰ درصد افزایش یافت. اساتید این واقعه را این گونه تفسیر می کنند:” ناکامی در بهرمندی از استاندارد های حسابرسی در کار مدیریت.”
این گزارشات همچنین نشان می دهد که داشتن تجربه و تخصص حسابرسی به تنهایی عامل ایجاد مغایرت در گزارش های مالی و سوء رفتار مدیران نیست. این عامل زمانی که با پرداخت های نا متعارف و بالاتر از استاندارد موجود ، به مدیران دارای تخصص حسابرسی همراه می شود؛ احتمال بروز مغایرت در گزارش های مالی را بالا می برد.
مطالعات بر روی داده های دریافتی از ۳۲۵۲ شرکت دولتی در طول یک بازه زمانی ۱۰ ساله نشان می دهد؛ حدود ۱۲ درصد از شرکتها، دارای یک یا چند مدیر اجرایی بودند که تجربه کاری و یا مدیریتی قبلی در یک شرکت حسابرسی را داشته اند. ۱۰ درصد از گزارش های مالی این شرکت ها دارای تحریفاتی بود که توسط اصلاحیه های بعدی، اصلاح شد.
مطالعه حقوق و دریافتی مدیران شرکت ها
این اساتید در برسی پرداختی های مدیران این شرکت ها عوامل بسیاری همچون اندازه شرکت، پیچیدگی و عملکرد مالی و همچنین امتیازات و توانایی مدیران، را در نظر گرفتند. هر چقدر که میزان پرداختی ها از شاخص بدست آمده فاصله می گرفت آنها از اصطلاح ” اضافه پرداخت” استفاده کرده اند و ازین معیار برای دسته بندی شرکت ها استفاده کردند.
همانطور که قبلا اشاره شد داشتن تخصص حسابرسی به تنهایی عامل ایجاد مغایرت در گزارشات مالی نیست. اما هنگامی که این تخصص با افزایش نا متعارف دریافتی مدیران شرکت ها همراه می شود احتمال تحریف و تخلف در ارائه گزارشات مالی بالاتر می رود.
با بیانی ساده تر می توان گفت که جنبه ی منفی تخصص حسابداری زمانی ظهور پیدا می کند که پای محرک های مالی به میدان باز شود.