بدهی قابل تبدیل از این نظر منحصر به فرد است که دارای ویژگی های بدهی و همچنین حقوق صاحبان سهام است. اکنون، مشکل این است که بدهی و حقوق صاحبان سهام به روش های بسیار متفاوتی در تراز نامه یک شرکت به حساب می آیند. از این رو، نشان دادن تأثیر حسابداری بدهی قابل تبدیل در یک تراکنش بسیار دشوار است.
تاثیر خالص مالی انتشار بدهی قابل تبدیل با تأثیر انتشار بدهی عادی و همچنین گواهینامه خرید سهام به طور همزمان یکسان است. به همین دلیل است که در اکثر نقاط جهان، تراکنش های بدهی قابل تبدیل به دو قسمت تقسیم شده و به طور جداگانه محاسبه می شوند.
فرآیند حسابداری
فرآیند حسابداری که باید برای بدهی قابل تبدیل دنبال شود در مقایسه با سهام یا اوراق قرضه متفاوت است. تفاوت ها فراگیر هستند و در هر مرحله از چرخه عمر اوراق قرضه مانند صدور اوراق، پرداخت کوپن و همچنین بازخرید آنها وجود دارند.
حسابداری در حین صدور اوراق قرضه
همانطور که در بالا ذکر شد، انتشار اوراق قرضه قابل تبدیل به عنوان دو رویداد جداگانه برای اهداف حسابداری در نظر گرفته می شود. از این رو دو اثر بر تراز نامه دارد. یک بخش در سمت بدهی ثبت می شود در حالی که بخش دیگر در سمت دارایی تراز نامه ثبت می شود. معضل اصلی فرآیندی است که باید برای ارزش گذاری بدهی و حقوق صاحبان سهام استفاده شود. ارزش گذاری نادرست می تواند منجر به گزارش نادرست ترازنامه شود که می تواند پیامدهای فاجعه باری به همراه داشته باشد.
ارزش بدهی بر اساس ارزش فعلی جریان نقدی که شرکت باید در آینده بپردازد برآورد می شود. این بدان معناست که شرکت باید تعداد وجوهی که باید به عنوان بهره و همچنین اصل بدهی پرداخت شود را تعیین کند. فرض در اینجا این است که اوراق قرضه اوراق قرضه عادی هستند که هیچ شرطی برای تبدیل ندارند. این جریان های نقدی باید به بهای تمام شده سرمایه شرکت تنزیل شوند. ارزش به دست آمده در ستون بدهی در تراز نامه ذکر می شود.
درست مانند بخش اوراق قرضه، بخش حقوق صاحبان سهام نیز باید برآورد شود. این کار با کسر ارزش فعلی بدهی که در بالا محاسبه شده است از درآمدهای مالی واقعی که از سرمایه گذاران دریافت می شود، انجام می شود. فرض بر این است که تفاوت بین درآمد و ارزش فعلی معادل حقوق صاحبان سهام از انتشار اوراق قرضه قابل تبدیل است.
حسابداری در حین پرداخت کوپن اوراق قرضه
حسابداری پرداخت های کوپن اوراق قرضه می تواند در ارتباط بدهی های قابل تبدیل کاملا گیج کننده باشد. این به این دلیل است که جریان نقدی واقعی که در مورد بدهی های قابل تبدیل اتفاق می افتد در مقایسه با نرخ واقعی بازار بسیار کمتر است. با این حال، این شرکت در واقع قرار است نرخ بازار را در پایان دوره پرداخت کند. از این رو، طی سال هایی که شرکت در حال پرداخت نرخ کوپن است، مبلغی که به حساب سود و زیان وارد می شود معادل نرخ بهره واقعی بازار است.
این نرخ سود بازار با استفاده از ارزش بازار بدهی و سپس ضرب آن در نرخ بهره بازار محاسبه می شود. سپس سود واقعی پرداخت شده از این مقدار کم می شود. سود پرداختی به ارزش اسمی اوراق قرضه و همچنین نرخ کوپن بستگی دارد. مابه التفاوت این دو ارزش، سودی است که به شرکت تعلق گرفته اما پرداخت نشده است. از این رو، فرض بر این است که این سود در تاریخ بعدی پرداخت خواهد شد. به همین دلیل است که موجودی در واقع به صورت بدهی در تراز نامه ثبت می شود. لازم به ذکر است که بدهی در طول سالهایی که شرکت پرداخت کوپن اوراق را انجام می دهد، در حال افزایش است.
ایجاد صندوق تسویه اوراق قرضه
ایده ی اضافه کردن تدریجی سالیانه به بدهی، ایجاد صندوقی برای تسویه این اوراق است. در نتیجه این روش حسابداری، شرکت های دارای وجوهی معادل با اوراق قرضه قابل تبدیل خواهند بود تا در صورت عدم پذیرش این حقوق در قالب سهام، بتوانند آنها را از سهام داران باز خرید کنند.
واقعیت این است که حسابداری اوراق قرضه قابل تبدیل می تواند بسیار پیچیده باشد. اثرات حسابداری در قسمت های مختلف تراز نامه و صورت سود و زیان نمایان می شود. از این رو، آنها می توانند قضاوت یک سرمایه گذار آموزش ندیده را کاملا دچار اشکال و سردرگمی کنند. به همین دلیل است که برای سرمایه گذاران مهم است که در مورد تاثیرات حسابداری بدهی قابل تبدیل آموزش ببینند. این به آنها امکان می دهد درک بهتری از این ابزار داشته باشند که به نوبه خود به آنها کمک می کند تا به ارزش گذاری منصفانه برسند.